تحلیل تکنیکال چیست؟

حتماً می‌دانید یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل در بازارهای مالی و معاملاتی تحلیل تکنیکال است، در این مقاله از پارسیان بورس تصمیم داریم مقدمه‌ای برای یادگیری تحلیل تکنیکال را مرور کنیم.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است. تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار می‌گیرد. در تحلیل تکنیکال با استفاده از تاریخچه حجم و قیمت می‌توان وضعیت یک سهام را سنجید و در مورد آن تصمیم‌گیری کرد.

البته که این مقاله می‌تواند دید کلی در رابطه با این روش تحلیلی مهم برای شما ایجاد کند. چیزی که اهمیت دارد این است که بتوانید از این روش در معاملات خود استفاده کنید. برای اینکه بتوانید مهارت خود را در استفاده از تحلیل تکنیکال افزایش دهید، باید آموزش عملی را در ابتدای لیست قرار دهید. به همین دلیل ما به شما  آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال پیشنهاد می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

با وجود آن که در تحلیل تکنیکال با شاخص‌ها، اعداد و نمودارها سروکار دارید، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسان‌ها در بازارهای مالی محسوب می‌شود. رفتارهایی که با احساسات انسانی عجین شده و گاهی خود را در قالب ترس و طمع در شرایط مختلف نشان می‌دهد. با استفاده از شاخص ترس و طمع می‌توانید این موضوع را تشخیص دهید.

باید توجه داشت تمام معامله‌گرانی که یک سهام در بازار بورس یا یک ارز دیجیتال در صرافی‌ها را خرید و فروش می‌کنند، در واقع «بازار» را برای آن ارز دیجیتال یا سهام شکل می‌دهند و «احساسات» این معامله‌گران و سرمایه‌گذاران است که قیمت را تعیین می‌کند.

به عبارتی دیگر نیروهای «عرضه» (Supply) و «تقاضا» (Demand) که هسته بازارهای مالی را شکل می‌دهند. به نوعی از احساسات معامله‌گران ناشی می‌شوند که بر اساس آن‌ها حرکات قیمتی شکل می‌گیرد. پس تحلیل تکنیکال را می‌توان به نوعی تحلیل رفتارهای انسانی نیز تعریف کرد.

لازم به اشاره است که از تحلیل تکنیکال در بازارهای تحت شرایط عادی با حجم معاملات و نقدینگی بالا می‌توان پاسخ مناسب‌تری دریافت کرد. به صورت کلی تحلیل تکنیکال بحثی است که تحلیل تمامی بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال، بورس ایران و بورس بین الملل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

موضوع مهمی که در رابطه با تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که نمی‌توانید بدون آموزش کامل از آن در معاملات خود استفاده نمایید. ابزارها و مفاهیم مختلفی در این تحلیل وجود دارد که شما نمی‌توانید روش استفاده از آن را به سادگی بیاموزید. برای مثال برای تحلیل بازار بورس ایران، باید الگوهای مختلفی را شناخته و روش استفاده از اندیکاتورها را بشناسید.

دوره‌های آموزشی مختلفی وجود دارند که می‌توانید هر کدام را بسته به نیازی که دارید انتخاب نمایید ولی باید بدانید که تمامی دوره‌های موجود ارزش علمی مناسبی نداشته و شما باید گزینه‌ای را انتخاب نمایید که بتواند از 0 تا 100 تمامی مفاهیم را به شما منتقل نماید. به صورتی که دیگر نیازی به شرکت در هیچ دوره آموزشی نداشته باشید. دوره آموزش بورس آکادمی پارسیان بورس، به صورت کاملاً تخصصی و کارگاهی تمامی مباحث را دربرگرفته و شما می‌توانید اطمینان داشته باشید که پس از اتمام دوره به معامله‌گری حرفه‌ای در بازار بورس تبدیل خواهید شد.

پیشنهاد ویژه: دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن

تعریف تحلیل تکنیکال را می‌توان به سه صورت مطرح کرد

• تحلیل نوسان‌های گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت {همه چیز در قیمت لحاظ شده}
• تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمت‌ها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال {قیمت ها روندها را دنبال می‌کنند}
• روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار {الگوها به تکرار تمایل دارند}

تحلیل نوسان‌های گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت

شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار بیهوده‌ای باشد.
یک تحلیل‌گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می‌رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.

این اصل بدان معنیست که هر پارامتر، هر خبر و هر شاخصه تاثیرگذار در اقتصاد و به خصوص بازارهای مالی نظیر بورس، اثر خود را در قیمت آن کالا یا سهام خلاصه می‌کند. با درک واقعی این مفهوم از سوی معامله گر، وی را از تعقیب اخبار و بمباران های خبری بی وقفه و استرس ناشی از آن مصون می‌دارد.

باورهای تکنیکالی

همه تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت.

اکثر تحلیل گران تکنیکال معتقدند که نیرویی که فشارهای خرید و فروش به عبارت دیگر متقاضیان خرید و یا فروش عوض می‌کند. برآیند تغییرات بنیاد، عملکرد شرکت و همچنین مربوط به اقتصاد بازار می‌باشد و همین نیرو بر قیمت ها تاثیر می‌گذارد. نمودارها در برگیرنده علت‌های رشد و سقوط قیمت سهم نیستند، بلکه نشان‌دهنده تاثیر آن‌ها بر ارزش سهام شرکت ها هستند.

پس تحلیلگر تکنیکال در باز بورس و هر بازار مالی دیگری فقط تمرکز خود را بر نمودار قیمتی سهم معطوف داشته، روندها را شناسایی می‌کند و با سوار شدن بر موج‌ها از آن سود دریافت می‌کند.

نظریه ثابت شده‌ای نیز وجود دارد که می‌گوید قیمت ها براساس روندها حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را به جای تغییر جهت حفظ کنند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره‌ی حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمت سهم به روند فعلی خود ادامه می‌دهد تا زمانی که عوامل بازدارنده‌ی حرکت، آن را متوقف کند. این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیل گران می‌باشد. آن‌ها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تاثیر نگذاشته جهت خود را حفظ می‌کنند.

استفاده از علم ریاضیات در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر اساس ریاضیات و آمار و احتمالات بنا شده است، یعنی این تحلیل از احتمالات کمک می‌گیرد. به کمک احتمال می‌توان وضعیت بازار سهام را پیش‌بینی کرد، با این نوع تحلیل دید خوبی نسبت به آینده و روندها به‌دست می‌آید و برآورد تغییر قیمت‌ها منعکس می‌شود. سرعت و دقت این روش در کوتاه مدت بسیار بیشتر از تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) است.

لازم به ذکر است تمامی ابزارهای کمکی نظیر اندیکاتورها (نوسانگر نماها، روندها و حجم‌ها) جملگی بر مبنای فرمول‌های ریاضیات و آمار استوار هستند. نموداری که به ما نمایش می‌دهند حاصل انجام معادلاتی روی نمودار قیمتی سهم هستند.

آشنایی با مفاهیم تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال روشی است که برای پیش‌بینی حرکت‌های آتی قیمت دارایی‌های مالی مانند سهام، ارزها یا کالاها با تجزیه و تحلیل داده‌های قیمت و حجم تاریخی استفاده می‌شود. در این روش بر این باور هستیم که الگوها و روندهای قیمت گذشته می‌تواند بینش‌هایی را در مورد تغییرات قیمت در آینده ارائه دهد.

برخی از مفاهیم رایج در تحلیل تکنیکال عبارتند از:

1. تحلیل روند

شناسایی جهت روند بازار (به سمت بالا، نزولی یا جانبی) با استفاده از ابزارهایی مانند خطوط روند و میانگین متحرک امکان‌پذیر است.

2. سطوح حمایت و مقاومت

شناسایی سطوحی که در آن، قیمت تمایل به یافتن حمایت (توقف کاهش) یا مقاومت (توقف افزایش) دارد، که اغلب با خطوط افقی در نمودار نشان داده می‌شود.

3. الگوهای نمودار

تشخیص الگوهای تکرار شونده در نمودارهای قیمت، مانند مثلث، سر و شانه، دو بالا/پایین، که می‌تواند معکوس یا ادامه حرکت قیمت را نشان دهد.

4. اندیکاتورها

اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی اعمال شده بر روی داده‌های قیمت قدیمی برای تولید سیگنال جهت خرید یا فروش استفاده می‌شوند. به عنوان مثال می‌توان به میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، نوسان ساز تصادفی و MACD (واگرایی میانگین متحرک همگرایی) اشاره کرد.

در ادامه تعدادی از مهم‌ترین اندیکاتورها را معرفی خواهیم کرد:

1. اندیکاتور فیبوناچی

اندیکاتور فیبوناچی یک ابزار است که در دوره آموزش تحلیل تکنیکال به صورت جامع به آن پرداخته می‌شود. لازم به ذکر است بدانید از نسبت‌های فیبوناچی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در بازار‌های مالی استفاده می‌شود. نسبت‌های فیبوناچی مجموعه‌ای از نسبت‌های ریاضی هستند که در طبیعت و هنر به طور مکرر یافت می‌شوند.

آیا اطلاعاتی نسبت به لول‌های فیبوناچی در اختیار دارید؟ توجه داشته باشید لول‌های اصلاحی فیبوناچی سطوح قیمتی هستند که بر اساس نسبت‌های فیبوناچی محاسبه می‌شوند. این سطوح نشان می‌دهند که قیمت دارایی پس از حرکت به سمت بالا یا پایین، احتمالاً در کدام سطوح حمایت و مقاومت متوقف می‌شود. در قسمت زیر چند نکته مهم در مورد استفاده از فیبوناچی ارائه خواهیم کرد.

• از چند لول فیبوناچی مختلف استفاده کنید. هیچ لول فیبوناچی به تنهایی قابل اعتماد نیست. استفاده از چند لول فیبوناچی مختلف می‌تواند به شما کمک کند تا اعتبار یک سیگنال را ارزیابی کنید.
• از حجم معاملات استفاده کنید. افزایش حجم معاملات در نزدیکی یک لول فیبوناچی می‌تواند نشان‌دهنده قدرتمند بودن آن لول باشد.
• از مدیریت ریسک استفاده کنید. فیبوناچی هیچ تضمینی برای موفقیت در معاملات نمی‌دهد. مهم است که همیشه از مدیریت ریسک برای محافظت از سرمایه خود استفاده کنید.

2. اندیکاتور ایچیموکو

اندیکاتور ایچیموکو یک اندیکاتور ترکیبی در تحلیل تکنیکال است که توسط هوسوکیشی ایشیومو در دهه 1930 ایجاد شد. ایچیموکو از پنج خط تشکیل شده است که اطلاعات مختلفی در مورد روند، نوسان و حمایت و مقاومت را ارائه می‌دهند. در واقع ایچیموکو می‌تواند برای شناسایی روندهای صعودی، نزولی یا خنثی استفاده شود. همچنین برای شناسایی نقاط ورود و خروج و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده شود اگر میخواهید اطلاعاتی را در مورد خطوط ایچیموکو به دست بیاورید بهتر است به گزینه های زیر توجه کنید.

• کیجون سن: خط میانی ایچیموکو است که از میانگین 9 دوره‌ای قیمت بسته‌ها محاسبه می‌شود.
• چینکو اسپن: خط پایینی ایچیموکو است که از قیمت بسته‌های 26 دوره قبل کشیده شده است.
• سنکو اسپن: خط بالایی ایچیموکو است که از میانگین 9 دوره‌ای کیجون سن و چینکو اسپن محاسبه می‌شود.
• سنکو اسپن: خط میانی ایچیموکو است که از میانگین 26 دوره‌ای سنکو اسپن A محاسبه می‌شود.
• چیکو اسپن: خط بالایی ایچیموکو است که از قیمت بسته‌های 9 دوره قبل کشیده شده است.

3. اندیکاتور میانگین متحرک

لازم به ذکر است بدانید میانگین متحرک (Moving Average) یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال است که از قیمت‌های بسته‌ها در یک بازه زمانی مشخص برای محاسبه یک میانگین استفاده می‌کند. میانگین متحرک می‌تواند برای شناسایی روند‌ها، نقاط ورود و خروج و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده شود. در ادامه بهتر است ذکر کنیم میانگین متحرک‌ها به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند. دسته اول میانگین متحرک ساده می‌باشد. میانگین متحرک ساده از میانگین قیمت‌های بسته‌ها در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می‌شود. دسته دوم میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور میانگین متحرک نمایی است، میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر می‌دهد.

4. اندیکاتور باند بولینگر

اندیکاتور باند بولینگر از سه خط میانی، بالایی و پایینی تشکیل می‌شود. با استفاده از این ابزار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال می‌توانید سقف و کف قیمت را در جهت حرکت سهم به بهترین شکل ممکن شناسایی کنید. در نتیجه معامله‌گرانی که می‌توانند این نقاط در معاملات را تشخیص دهند به سادگی می‌توانند متوجه شوند که مناسب‌ترین موقعیت برای ورود و خروج از سهم چه زمانی است، در این صورت سود چشمگیری نصیب آن‌ها خواهد شد.

5. تجزیه و تحلیل حجم

تجزیه و تحلیل حجم معاملات در کنار حرکت قیمت برای ارزیابی قدرت یک روند یا شناسایی معکوس‌های بالقوه استفاده می‌شود.

6. الگوهای کندل استیک

تجزیه و تحلیل تشکیلات کندل استیک بر روی نمودار برای تعیین احساسات بازار و تغییرات احتمالی در جهت.

7. اصلاحات / توسعه‌های فیبوناچی

استفاده از نسبت‌های فیبوناچی (که از دنباله‌ای از اعداد به دست می‌آید) برای شناسایی سطوح پشتیبانی/مقاومت بالقوه یا قیمت‌های هدف بر اساس اصلاح/توسعه متناسب حرکت قبلی استفاده می‌شود. در مقاله اعداد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال شما را با این دنباله ریاضی و تاثیری که بر سرمایه‌گذاری شما دارند، آشنا خواهیم کرد.

8. نوسانگرها

اندیکاتورهایی هستند که برای شناسایی شرایط خرید یا فروش بیش از حد در بازار در یک محدوده نوسان می‌کنند. مانند RSI یا نوسانگر تصادفی.

9. میانگین متحرک

محاسبه میانگین قیمت‌ها در یک دوره خاص برای هموارسازی نوسانات کوتاه مدت و شناسایی روندهای بلندمدت.

10. نظریه داو

نظریه‌ای که روندهای بازار را بر اساس رابطه بین میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داوجونز (DJTA) تحلیل می‌کند.

آشنایی با این مفاهیم به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا بر اساس الگوهای قیمتی تاریخی، روند بازار و شاخص‌های فنی، تصمیمات آگاهانه بگیرند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که تحلیل تکنیکال بی‌خطا نیست و باید همراه با سایر اشکال تحلیل و تکنیک‌های مدیریت ریسک استفاده شود.

11. اسیلاتور

اسیلاتور  یک ابزار است که از آن برای داده‌های قیمت برای شناسایی نقاط اشباع خرید یا فروش استفاده می‌شود. اسیلاتورها معمولاً یک خط یا نمودار هستند که در محدوده‌ای بین 0 تا 100 نوسان می‌کند. در ادامه بهتر است ذکر کنیم اسیلاتورها بر این فرض استوار هستند که قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص، بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته شده است. در این حالت، قیمت تمایل دارد در جهت مخالف حرکت کند. اگر بخواهیم اطلاعاتی را در مورد کاربرد اسیلاتورها در اختیار شما قرار دهیم بهتر است بگوییم اسیلاتورها می‌توانند برای شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب استفاده شوند. به عنوان مثال، اگر یک اسیلاتور به منطقه اشباع خرید برسد، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی فرصت فروش باشد.

معرفی اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، محاسبات ریاضی یا نمایش‌های گرافیکی هستند که به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند تا حرکات قیمت را تجزیه و تحلیل کرده و تصمیمات آگاهانه بگیرند. این اندیکاتورها بر اساس داده‌های قیمتی تاریخی بوده و برای شناسایی روندها، پیش‌بینی حرکات آتی قیمت و تولید سیگنال‌های خرید یا فروش استفاده می‌شوند.

انواع مختلفی از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند، از جمله اندیکاتورهای دنبال کننده روند، نوسانگرها، اندیکاتورهای مبتنی بر حجم و شاخص‌های نوسان. اندیکاتورهای پیروی از روند به شناسایی جهت روند بازار کمک می‌کنند، مانند میانگین‌های متحرک یا خطوط روند. نوسانگرها شرایط خرید یا فروش بیش از حد در بازار را نشان می‌دهند، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) یا نوسانگر تصادفی.

شاخص‌های مبتنی بر حجم، حجم معاملات را برای تعیین قدرت حرکت قیمت تجزیه و تحلیل می‌کنند. این‌ها شامل حجم On-Balance (OBV) یا Chaikin Money Flow (CMF) هستند. شاخص‌های نوسان، نرخ تغییر قیمت‌ها را اندازه گیری می‌کنند. مانند باندهای بولینگر یا میانگین محدوده واقعی (ATR).

شاخص‌ها را می‌توان در نمودارها در کنار داده‌های قیمت نمایش داد تا نمایش‌های بصری محاسبات آن‌ها ارائه شود. معامله‌گران اغلب از چندین اندیکاتور به طور همزمان برای تأیید سیگنال‌ها و افزایش دقت تجزیه و تحلیل خود استفاده می‌کنند.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که اگرچه اندیکاتورها می‌توانند ابزار ارزشمندی برای تحلیل تکنیکال باشند، اما برای تصمیم‌گیری معاملات نباید صرفاً به آن‌ها اعتماد کرد. آن‌ها باید همراه با سایر اشکال تحلیل و استراتژی‌های مدیریت ریسک برای اطمینان از یک رویکرد جامع در تجارت استفاده شوند. برای آشنایی بیشتر با این ابزار مهم در تحلیل تکنیکال، می‌توانید به مقاله اندیکاتورها مراجعه کنید.

تحلیل بنیادی

1. تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل ارزش ذاتی یک دارایی با بررسی عوامل اقتصادی اساسی، صورت‌های مالی، روند صنعت، کیفیت مدیریت، مزیت رقابتی و … است.
2. هدف آن تعیین این است که آیا یک دارایی بر اساس ویژگی‌های اساسی آن بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا کمتر از چیزی که باید، ارزش‌گذاری شده است.
3. تحلیلگران بنیادی از روش‌های کمی و کیفی مختلفی برای ارزیابی سلامت مالی و چشم‌انداز رشد یک شرکت یا اقتصاد استفاده می‌کنند.
4. آن‌ها معتقدند که قیمت‌های بازار ممکن است در کوتاه مدت از ارزش ذاتی منحرف شود اما در بلندمدت تمایل به همگرایی دارند.
5. تحلیل بنیادی در درجه اول به شناسایی فرصت‌های سرمایه گذاری بر اساس ارزش پایه یک دارایی مربوط می‌شود.

به طور خلاصه، تحلیل تکنیکال بر روی داده‌ها و الگوهای قیمت تاریخی برای پیش بینی حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز می‌کند، در حالی که تحلیل بنیادی عوامل اقتصادی و اطلاعات خاص شرکت را برای تعیین ارزش بلندمدت یک دارایی بررسی می‌کند.

هر دو رویکرد نقاط قوت و ضعف خود را دارند و بسیاری از معامله‌گران از ترکیبی از هر دو برای تصمیم‌گیری بهتر استفاده می‌کنند. می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این نوع از تحلیل، به مقاله مراجعه نمایید.

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو رویکرد متفاوتی هستند که در بازارهای مالی برای تحلیل و پیش‌بینی حرکت‌های قیمت آتی دارایی‌هایی مانند سهام، ارز یا کالاها استفاده می‌شوند.

تحلیل تکنیکال؛ تجزیه و تحلیل فنی

1. تجزیه و تحلیل فنی بر مطالعه قیمت و حجم تاریخی یک دارایی برای شناسایی الگوها، روندها و احساسات بازار متمرکز است.
2. فرض می‌کند که تمام اطلاعات مربوط به یک دارایی قبلاً در داده‌های قیمت و حجم آن منعکس شده است.
3. تحلیلگران فنی از ابزارها و تکنیک‌های مختلفی مانند نمودارها، شاخص‌ها و مدل‌های آماری برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می‌کنند که می‌توانند به پیش بینی تغییرات قیمت در آینده کمک کنند.
4. آن‌ها معتقدند که الگوهای قیمتی گذشته تمایل به تکرار دارند و می‌توان از آن‌ها برای تصمیم‌گیری در معاملات استفاده کرد.
5. تحلیل تکنیکال در درجه اول به زمان‌بندی معاملات و شناسایی نقاط ورود و خروج مربوط می‌شود.

چه ابزارهایی برای تحلیل تکنیکال کاربردی و مهم هستند؟

ابزارهای متعددی برای تحلیل تکنیکال مفید و مهم هستند. برخی از آن‌ها عبارتند از:

1. نمودار قیمت
   نمودار قیمت اساسی‌ترین و ضروری‌ترین ابزار برای تحلیل تکنیکال است. آن‌ها یک نمایش بصری از حرکات تاریخی قیمت ارائه می‌دهند و به تحلیلگران اجازه می‌دهند الگوها و روندها را شناسایی کنند.
2. خطوط روند
   خطوط روند برای شناسایی جهت یک روند استفاده می‌شود و می‌تواند به تعیین سطوح حمایت و مقاومت کمک کند.
3. میانگین‌های متحرک
   میانگین‌های متحرک داده‌های قیمت را در یک دوره مشخص صاف کرده و شناسایی روندها و نقاط برگشت احتمالی را آسان تر می‌کند.
4. نوسانگرها
   نوسانگرها، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) یا نوسانگر تصادفی، به شناسایی شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در بازار کمک می‌کنند و نقاط برگشت احتمالی را نشان می‌دهند.
5. سطوح اصلاحی فیبوناچی
   سطوح اصلاحی فیبوناچی خطوط افقی هستند که سطوح حمایت یا مقاومت بالقوه را بر اساس نسبت‌های کلیدی فیبوناچی نشان می‌دهند.
6. شاخص‌های حجم
   شاخص‌های حجم، حجم معاملات مرتبط با حرکات قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند و بینش‌هایی درباره قدرت یا ضعف بازار ارائه می‌دهند.
7. الگوهای کندل استیک
   الگوهای کندل استیک اطلاعاتی در مورد احساسات بازار ارائه می‌دهد و می‌تواند معکوس‌های احتمالی یا ادامه روندها را نشان دهد.
8. الگوهای نمودار
   الگوهای نمودار، مانند سر و شانه، بالا/پایین دوتایی، مثلث، و غیره، می‌توانند بینشی در مورد تغییرات قیمت در آینده بر اساس الگوهای تاریخی ارائه دهند.
9. اندیکاتورهای فنی
   اندیکاتورهای فنی متعددی در دسترس هستند که از محاسبات ریاضی برای تجزیه و تحلیل داده‌های قیمت و تولید سیگنال‌های تجاری استفاده می‌کنند، مانند واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD)، باندهای بولینگر و …
10. نرم افزار Backtesting
    نرم افزار Backtesting به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا استراتژی‌های معاملاتی خود را با استفاده از داده‌های تاریخی برای ارزیابی اثربخشی آن‌ها قبل از اجرای آن در معاملات بلادرنگ، آزمایش کنند.

توجه به این نکته مهم است که اگرچه این ابزارها می‌توانند در تجزیه و تحلیل روندهای بازار و تصمیم‌گیری آگاهانه معاملات مفید باشند، اما نباید برای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری صرفاً به آن‌ها اعتماد کرد. تجزیه و تحلیل بنیادی و مدیریت ریسک نیز باید در کنار ابزارهای تحلیل تکنیکال برای یک رویکرد جامع در تجارت در نظر گرفته شود.

کاربردهای تحلیل تکنیکال

1. شناسایی روند

تجزیه و تحلیل فنی به شناسایی جهت روند بازار کمک می‌کند، خواه این روند صعودی، نزولی یا ساید باشد. معامله‌گران می‌توانند از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد خرید یا فروش دارایی استفاده کنند.

2. نقاط ورود و خروج

تجزیه و تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج بالقوه را برای معامله‌گران فراهم می‌کند. معامله‌گران با تجزیه و تحلیل الگوها، سطوح حمایت و مقاومت و شاخص‌ها می‌توانند زمان‌های بهینه را برای ورود به معامله (خرید) یا خروج از معامله (فروش) تعیین کنند.

3. مدیریت ریسک

تجزیه و تحلیل فنی به معامله‌گران کمک می‌کند تا ریسک خود را با شناسایی سطوح توقف ضرر بالقوه، که نقاط از پیش تعیین شده‌ای هستند که در آن معامله‌گر از معامله بازنده خارج می‌شود تا ضرر خود را محدود کند، مدیریت کنند.

4. تشخیص الگو

تجزیه و تحلیل فنی شامل شناسایی الگوهای نمودار مانند مثلث، سر و شانه، بالا/پایین دوتایی و … است.

5. تحلیل شاخص

تحلیلگران فنی از شاخص‌های مختلفی مانند میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، نوسانگر تصادفی و … برای تولید سیگنال برای خرید یا فروش دارایی‌ها استفاده می‌کنند. این اندیکاتورها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا قدرت یک روند را بسنجند یا شرایط خرید و فروش بیش از حد را شناسایی کنند.

6. تجزیه و تحلیل حجم

تحلیل‌گران فنی حجم معاملات را در کنار تغییرات قیمت برای ارزیابی قدرت یک روند یا شناسایی معکوس‌های بالقوه تجزیه و تحلیل می‌کنند. حجم بالا در طول یک روند صعودی نشان‌دهنده فشار خرید قوی است، در حالی که حجم بالا در طول یک روند نزولی نشان دهنده فشار فروش قوی است.

7. استراتژی‌های بک تست

معامله‌گران اغلب از داده‌های قیمت تاریخی برای آزمایش اثربخشی استراتژی‌های معاملاتی خود با استفاده از تکنیک‌های تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. با بک تست کردن استراتژی‌ها بر روی داده‌های گذشته، آن‌ها می‌توانند عملکرد خود را قبل از اجرا در معاملات، بلادرنگ ارزیابی کنند.

8. تجزیه و تحلیل احساسات بازار

تحلیلگران فنی اغلب در هنگام تصمیم‌گیری در مورد معاملات، احساسات بازار را در نظر می‌گیرند. با تجزیه و تحلیل داده‌های قیمت و حجم، آن‌ها می‌توانند احساسات کلی شرکت‌کنندگان بازار را بسنجند که می‌تواند بر حرکات آتی قیمت تأثیر بگذارد.

توجه به این نکته مهم است که تحلیل تکنیکال بی‌خطا نیست و باید همراه با سایر اشکال تحلیل، مانند تحلیل بنیادی، برای تصمیم‌گیری آگاهانه در معاملات مورد استفاده قرار گیرد.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

اشکال اولیه تحلیل تکنیکال در قرن ۱۷ در آمستردام هلند و در قرن ۱۸ در ژاپن مورد استفاده قرار می‌گرفت. اما شکل مدرن این تحلیل از فعالیت‌های چارلز داو، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز، آغاز شد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد . هنوز با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله شاخص‌های مهم اقتصادی محسوب می‌شود.

آموزش حرفه‌ای ارز دیجیتال در پارسیان بورس

ما در آکادمی پارسیان بورس با تجربه فعالیت چندین ساله در بازار ارزهای دیجیتال و برگزاری کلاس‌های آموزش آنلاین ارز دیجیتال به شما پیشنهاد می‌کنیم با استفاده از مشاوره‌های رایگان آشنایی با ارزهای دیجیتال، اولین گام‌های ورود به بازار ارزهای دیجیتال را بردارید. شما همچنین می‌توانید در دوره‌های حضوری ما شرکت کنید:

• آموزشگاه ترید در تهران
• آموزشگاه ترید در مشهد
• آموزشگاه ترید در اصفهان
• آموزشگاه ترید در شیراز
• آموزشگاه ترید در کرج

و دیگر شهرهای کشور.

نتیجه گیری

آخرین باری که هواشناسی پیش‌بینی دقیقی ارائه‌داد را به یاد می‌آورید؟ احتمالا برخی از این پیش‌بینی‌ها درست از آب درنیامده باشند. حتی در بسیاری از موارد پیش‌بینی کردن کار بیهوده‌ای به نظر می‌رسد چرا که بسیاری از آن‌ها نتیجه اشتباهی را پیش‌بینی می‌کنند. با این حال چرا باز هم به پیش‌بینی‌های هواشناسی گوش می‌دهیم؟

پیش‌بینی‌ها در کل مفید هستند. چراکه ما را برای اتفاقی که احتمال وقوع آن‌ها وجود دارد، آماده می‌کنند. مثلا اگر هواشناسی هوا را بارانی پیش‌بینی کرده باشد، ما برای اطمینان با خودمان چتر می‌بریم و اگر آفتابی پیش‌بینی کند، عینک‌ آفتابی خود را می‌زنیم. می‌دانیم که احتمال دارد به وسایل همراهمان نیاز پیدا نکنیم اما به هر حال برای این اتفاق‌ها آماده خواهیم بود.

تحلیل تکنیکال هم شباهت زیادی با پیش‌بینی هواشناسی دارد. تحلیلگران تکنیکال می‌دانند برای چه اتفاقی آماده شوند، اما این را نیز به خاطر دارند، که قیمت‌ها همیشه موافق نظر آن‌ها حرکت نمی‌کند.