مقالههای پیشنهادی
صورتهای مالی شرکتهای سرمایهگذاری
صورتهای مالی شرکت های سرمایهگذاری متشکل از ترازنامه، صورتحساب سود (زیان)، صورت گردش وجوه نقد و یادداشتهای ضمیمه آن میباشد که جزء لاینفک صورتهای مالی اساسی تلقی میگردد که عموماً قبل از تصویب، توسط مجمع عمومیعادیسالیانه، توسط مؤسسات حسابرسی درجهت انطباق با استاندارهای حسابداری، اساسنامه و همچنین قانون تجارت مورد ارزیابی قرار گرفته که اظهارنظر حسابرس به عنوان یکی از ملحقات اساسی و با اهمیت صورتهای مالی برای استفادهکنندگان آن تلقی میگردد.
۱ـ ترازنامه:
ترازنامه در صورتهای مالی درواقع منعکس کننده اقلام دائمی یک بنگاه اقتصادی، در پایان یک دوره زمانی است که این مقطع درواقع میتواند آخرین لحظه در یکدوره مالی باشد.
عمدهترین گروههای تشکیلدهنده ترازنامه عبارتند از:
۱ـ دارایی
- داراییهای جاری
- داراییهای غیرجاری
۲- بدهی
- بدهیهای جاری
- بدهیهای بلندمدت
۳- حقوقصاحبانسهام
داراییهای جاری در صورتهای مالی:
در بررسی ترازنامه به گروهی از داراییها برمیخوریم که دارای قدرت نقدشوندگی بالایی هستند. این گروه از داراییها در شرکتهای سرمایهگذاری عموماً تحت سرفصلهایی چون وجه نقد، حسابها و اسناد دریافتنی و سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، دستهبندی میشوند که میتوان دو مورد اخیر را با اهمیتترین بخش از داراییهای جاری در شرکتهای سرمایهگذاری تلقی نمود.
انتظاری که از این دسته از داراییها میرود این است که یا در کوتاهمدت بهطور مستقیم و یا طی فرآیند به نقد و یا از هزینه تبدیل شوند و یا این که ذاتاً این امکان در آنان موجود باشد.
داراییهای غیرجاری در صورتهای مالی:
در این گروه از داراییها کلیه اقلام سمت راست ترازنامه بهغير از داراییهای جاری را شامل میشود. مشخصه بارز ایندسته از داراییها در شرکتهای سرمایهگذاری بدین شرح میباشد که اینگروه از داراییها برخلاف داراییهای جاری فاقد قدرت نقدشوندگی بالا میباشند و میتوان دو خصیصه عمده را برای آن برشمرد؛
۱- برای استفاده مستمر در فعالیت عادی شرکت تهیه شده باشد، مانند ساختمان و یا تجهیزات اداری.
۲- شرکت تصمیمی برفروش یا واگذاری آنان در کوتاهمدت ندارد و یا در فروش با واگذاری آنان با محدودیتهای جدی مواجه است، مانند سرمایهگذاریهای بلندمدت که دربخش استانداردهای حسابداری سرمایهگذاری مورد بحث قرار گرفت.
بدهیهای جاری در صورتهای مالی:
در این گروه از بدهیها اقلامی که دارای سررسیدی کمتر از یک دوره مالی میباشند قرار میگیرند که شباهت بسیاری با بخش داراییهای جاری، البته بهصورتی متقارن را دارا میباشند. در این دسته به اقلام با اهمیتی چون: بستانکاران و اسناد پرداختنی و وامها برخورد خواهیم نمود.
در مباحث مالی بنا به اینکه انتظار میرود تا این گونه اعتبارات جهت تامین سرمایه در گردش شرکت صرف گردد.
لذا فرض بر این اصل قرار میگیرد که این گروه از بدهیها باید از محل داراییهای جاری تسویه شود.
چرا که هر دو دارای طول عمر مشابهای میباشند و انتظار نمیرود که برای تسویه حصه جاری وامها و یا مطالبات بستانکاران نسبت به فروش زمین و یا سایر اقلام داراییهای ثابت اقدام نمود.
بدهیهای غیرجاری (بلندمدت) در صورتهای مالی:
کلیه بدهیهای شرکت، که انتظار نمیرود تا در طول یک دوره مالی سررسید شوند. در این طبقه قرار خواهند گرفت.
تحصیل این گروه از بدهیها عموماً با هدف کسب داراییهای سرمایهای از مؤسسات اعتباری انجام میپذیرد.
انتظاری که در خصوص بازپرداخت این گروه از بدهیها میرود این خواهد بود که منابع لازم جهت بازپرداخت این گروه از بدهیها باید از محل عوایدی تأمین گردد که ناشی از سرمایهگذاریهای ایجاد شده از محل همین اعتبارات در داراییها حاصل گردیده است.
حقوق صاحبان سهام در صورتهای مالی:
همانگونه که میدانیم داراییهای شرکت از دو طریق قابل تحصیل میباشند، یا از طریق آورده سهامداران (اعم از نقدی و غیرنقدی) و یا از طریق ایجاد بدهی.
آن جزء از داراییها که توسط صاحبان شرکت تأمین شدهاند. در قالب حقوق صاحبان سهام دستهبندی میگردند، که میتوان اصلیترین اجزاء آن را سرمایه، سود (زیان) سنواتی، اندوخته قانونی و سایر اندوختهها و صرف سهام دستهبندی نمود.
این بخش در بررسی شرکتهای سرمایهگذاری از اهمیت ویژهای برخوردار است که شاید بتوان آنرا قلب ارزشیابی در شرکتهای سرمایهگذاری قلمداد نمود.
۲ـ صورتحساب سود (زیان):
صورتحساب سود (زیان) در صورتهای مالی در واقع بیانگر نتیجه عملکرد یک واحد اقتصادی در طول یک دوره مالی است که از مابه التفاوت مجموعه عایدیهای شرکت، از هزینههای همان دوره مالی که منتج به سود (زیان) شرکت خواهد گردید اقلام با اهمیت آن به شرح ذیل است:
۱ـ درآمدها
- درآمدهای عملیاتی
- درآمدهای غیرعملیاتی
۲ـ هزینهها
- بهای تمام شده
- سایر هزینههای عملیاتی
- سایر هزینههای غیرعملیاتی
- هزینههای مالی
۳ـ سود(زیان)
- سود(زیان) ناویژه
- سود(زیان) عملیاتی
- سود(زیان) ویژه
درآمدهای عملیاتی در صورتهای مالی:
به طور مثال درآمدهای عملیاتی در شرکتهای سرمایهگذاری را می توان به سهبخش عمده به شرح ذیل تقسیم نمود.
سود حاصل از سرمایهگذاری در شرکتها:
این بخش از درآمدهای عملیاتی در شرکتهای سرمایهگذاری مربوط به بخش تقسیم سود در شرکتهای سرمایهپذیر میباشد. نکتهای که باید در این خصوص توجه داشت این است که سود تخصیص یافته به شرکتهای سرمایهگذار به محض تحقق شناسایی میگردد، گرچه ممکن است باتوجه بهفرجه یکماهه قانونگذار پس از برگزاری مجامع عمومی عادی سالیانه شرکتهای سرمایه پذیر، دریافتنقدی آن چهبسا در دورهمالی بعد محقق گردد.
سود حاصل از فروش سرمایهگذاریها:
به این بخش از درآمدهای عملیاتی در شرکتهای سرمایهگذاری درواقع منافع ناشی از فروش سرمایهگذاری که اصطلاح “Capital Gain”، دربین سرمایهگذاران بسیار مصطلحتر از “سود حاصل از فروش سرمایهگذاری” میباشد.
درخصوص اینبخش از سودهای کسب شده توسط مؤسسات سرمایهگذاری نکتهای که جلبتوجه مینماید این است که بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری در اساسنامه خویش تقسیم اینگروه از سود را ممنوع و انتقال آن به اندوختهها غیرقابل تقسیم را مجاز شمردهاند و در پارهای از شرکتها نیز که این موضوع به صراحت در اساسنامه آنان ذکر نگردیده عمدتاً و با توجه به حق رأی سهامداران عمده از تقسیم آنها جلوگیری بهعمل میآید.
نکته مهم
عمدهترین دلیلی که میتوان برحاکمیت چنین شرایطی در بین شرکتهای سرمایهگذاری ذکر نمود این است که، کسب این بخش از سود شرکتهای سرمایهگذاری ناشی از نوسانات قیمتی در بازار بوده است و این سود از عملیات شرکتهای سرمایهپذیر حادث نگردیده است (برخلاف سود حاصل از سرمایهگذاری در شرکت ها) و در نتیجه گرچه این درآمد ازنوع عملیاتی است اما دارای ثبات و پایداری نبوده و کنترل آن از حوزه اختیارات مدیریت شرکت خارج میباشد لذا بدین ترتیب سعی میشود تا با حفظ آن درمجموعه شرکت، هم از خروج نقدینگی که نسبت به تداوم آن اطمینانی وجود ندارد جلوگیری بهعمل آمده و هم اینکه باعث تقویت بنیه اقتصادی واحد تجاری را فراهم آورد و با استفاده از قابلیت نمایی بازده در شرکتهای سرمایهگذاری میتواند موجبات کسب منافع بیشتر را در دورههای پیش روی فراهم آورد.
در همین خصوص تدوین کنندگان استانداردهای مالی نیز به آن توجه نموده و در قالب ماده ۵۷ استاندارد شماره ۱۵ حسابداری سرمایهگذاری ها اظهار میدارد که “موسسات تخصصی سرمایهگذاری که از توزیع سود حاصل از واگذاری سرمایهگذاری منع شده اند، باید سود یا زیان حاصل از واگذاری را سرمایهگذاری و نیز تغییرات ارزش سرمایهگذاریها را که طبق این استاندارد به سود و زیان منظور میشود، نخست در صورت سود و زیان منعکس و سپس از طریق تخصیص سود بهحساب اندوختههای غیرقابل تقسیم منتقل کنند؟”
سود حاصل از سایر فعالیتها:
یکی دیگر از منابع درآمدی شرکتهای سرمایهگذاری درکنار DPS و CG، سودهای تضمینی است که میتواند از محل خرید اوراق مشارکت و یا سپردههای سرمایهگذاری محاصل گردد. گرچه این بخش از درآمدهای عملیاتی در این گروه از شرکتها در قیاس با دو منبع دیگر درآمدی در سطحی محدود قرار دارد اما باید این بخش را بهعنوان بخش مکمل درآمدهای عملیاتی ذکر نمود.
نکتهای که در این خصوص قابل اشاره تکمیلی میباشد این است که الزاماً سود حاصل از سایر فعاليتها محدود به کسب سودهای تضمین شده نخواهد بود و میتواند با توجه به اساسنامه و نوع فعالیتهای سرمایهگذاری، دامنه وسیعتری را نیز به خود اختصاص دهد.
بهای تمام شده کالای فروش رفته:
درحقیقت بهایتمامشده مجموعه هزینههایی است که شرکت برای تولید محصولات خود صرف مینماید. این بخش از هزینهها به طور مستقیم منتج به تولید گردیده یا زمینههای لازم برای تولید را فراهم ساختهاند.
عناصر تشکیلدهنده بهایتمامشده را میتوان بدین شرح طبقهبندی نمود:
۱ـ مواد اولیه مستقیم
۲ـ دستمزد مستقیم تولیدی
۳ـ سربار
سایر هزینههای عملیاتی:
این دسته از هزینهها در برگیرنده هزینههای فروش و بازاریابی و کلیه هزینههای اداری و مالی شرکت میباشد که قابلیت ایجاد ارتباط مستقیم با تولید را نداشته اما در عین حال امکان حذف آن از مجموعه سازمان ممکن نخواهد بود و از الزامات بقای یک سازمان میباشد.
پیشنهاد ویژه: دوره جامع آموزش بورس در مشهد
هزینههای غیرعملیاتی:
همانگونه که از نام آن پیداست کلیه هزینههایی که در چارچوب هزینههای مرتبط با بهای تمامشده و هزینههای اداری مالی و توزیع و فروش نگنجد در این سرفصل مورد طبقهبندی قرار خواهد گرفت و همانگونه که در بخش سایر درآمدهای غیرعملیاتی توضیح داده شد ایندسته از هزینهها نیز با نوع عملکرد شرکت در ارتباط نبوده و جنبه دایمی نیز نخواهد داشت.
هزینههای مالی:
شرکتهای سرمایهگذاری عمدتا در جهت اخذ تسهیلات مالی یا با محدودیتهای اساسنامهای و یا با برخی از محدودیتهای قانونی مواجهاند. اما این بدانمعنی نیست که این گروه از شرکتها فاقد هزینههای مالی میباشند بهعنوان مثال ماده ۲۰ استاندارد حسابداری سرمایهگذاریها اظهار میدارد که:
مخارج مالی تحمیل شده در زمان تحصیل سرمایهگذاریها شامل بهای تمام شده آنان نخواهد گردید.
پس باید گفت که در صورت تحقق هزینههای مالی که دارای اهمیت لازم جهت درج مستقل در حسابها را داشته باشد يقيناً این سرفصل نیز در صورتهای مالی منظور خواهد گردید.
سود (زيان) ناویژه:
اینبخش از سود (زیان) در واقع مابه التفاوت عایدیهای عملیاتی شرکت از بهای خواهد بود، که نشاندهنده این است که عایدی های تولیدی شرکت پس از مستقیم مرتبط با تولید چه حجم از منفعت را نصیب مجموعه نموده است.
اما به خاطر داشتهباشیم که عوامل متعدد دیگری نیز بهغیر از بهای تمام شده در منفعت تا تبدیل شدن آن به خالصترین حالت مؤثر خواهند بود که گام به گام به آن خواهیم پرداخت.
سود (زیان) عملیاتی:
سود (زیان) عملیاتی درواقع نتیجه اضافه (کسر) نمودن سایر درآمدها (هزینه های) عملیاتی از محل سود (زیان) ناویژه شرکت خواهد بود و بیانگر خالص عایدیهای یک شرکت است که از عملیات منتظره آن حاصل گردیده است.
سود (زیان) ویژه:
این بخش از سود که درواقع خالص منافع نهایی یک بنگاه اقتصادی در یک دوره مالی است پس از کسر درآمد (هزینه) های غیرعملیاتی و هزینههای مالی به دست خواهد آمد که در صورت کسر سهم دولت (مالیات)، تحت عنوان سود (زیان) ویژه پس از کسر مالیات نامیده خواهد شد و نشاندهنده سهمی از کل عمليات دورهمالی شرکت میباشد که (در صورت نبود زیان انباشته در صورتهای مالی) قابلیت تقسیم بین سهامداران را دارا خواهد بود.
مالیات:
نکتهای که در خصوص پرداخت مالیات در شرکتهای سرمایهگذاری قابل ذکر میباشد این است که باتوجه به سه گروه عمده درآمدی، عمدتاً مالیات آنان یا در زمان تحقق پرداخت گرديده و یا منابع درآمدی مطابق قانون از پرداخت مالیات معاف میباشند به نحوی که:
- سود سهام شرکتهای سرمایهپذير قبل از اینکه به سرمایهگذاران منتقل گردد، مالیات آنان محاسبه و در وجه سازمانهای ذینفع پرداخت میگردد.
- سود ناشی از خرید و فروش سهام که به نرخ مقطوع در زمان فروش کسر و توسط شرکتهای کارگزاری در وجه سازمانهای ذیربط پرداخت و یا پرداخت آن در مسئولیت ایشان قرار میگیرد.
- سودهای تضمینی ناشی از سپرده و با خرید اوراق مشارکت که بهعنوان بخشی از منابع درآمدی سرمایهگذاریها تلقی میگردد نیز جهت جلب نقدینگی توسط دولت از پرداخت مالیات معاف گردیدهاست.
اما با توجه به اینکه شرکت های سرمایهگذاری میتوانند منابع درآمدی دیگری به غیر از موارد فوق و یا سایر موارد معاف و یا مشمول نرخ مقطوع که در زمان حادثشدن مطالبه میگردد را نیز دارا باشد لذا مالیات براساس حجم عملیاتی آن گروه از درآمدها محاسبه میگردد.
مقالات مرتبط:
جهت ثبتنام در دورههای تخصصی بورس کلیک کنید!
با تکمیل فرم زیر، میتوانید نسبت به کسب اطلاعات بیشتر و پیشثبتنام در دوره اقدام نمایید. همکاران ما در کمتر از 24 ساعت با شما تماس خواهند گرفت.
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است